مدير شايسته و كارساز كمتر از آن است كه تصور مي شود و راز آن اين است كه بخشي از ويژگي هاي مديريت ، موهبتي است كه بايد آفرينش در نهاد انسان به وديعت بگذارد و هرگز با آموزش و دوره ديدن و درس خواندن ، قابل تحصيل نيست.
ما در مجموعه يادداشت هايي درباره شرايط عمومي مديريت سخن مي گوييم و از شرايط مديريت هاي صنفي چون مديريت بيمارستان ، مديريت ارتش ، سخن به ميان نمي آوريم و تا آنجا كه امكان دارد به گزيده گويي مي پردازيم و اعتراف مي كنيم كه در اين نوشتار بخشي از شرايط لازم را متذكر شده ايم.
ايمان به ارزش كار
كشش دروني و علاقه باطني به هر كاري كه انسان تصدي آن را به عهده مي گيرد، از عوامل بزرگ موفقيت انسان است ، زيرا عشق و علاقه به كار مانع مي شود كه غبار خستگي بر روان انسان بنشيند. نه تنها احساس خستگي نمي كند، بلكه دوري از كار در او ايجاد خستگي مي كند.
عشق و علاقه به كار، روح ابتكار و نوآوري را در انسان زنده مي كند و در پرتو كشش دروني ، مشكلات را بر طرف مي كند. در حالي كه كار از روي بي ميلي و بي رغبتي ، نه تنها پيش نمي رود، بلكه در جا مي زند.
در انتخاب مدير بايد ايمان او را به ارزش كار به دست آورد و از طريق ذوق آزمايي و استعداد سنجي وجود اين ويژگي را در او كشف كرد و از زمانهاي ديرينه گفته اند در هر سري شوري است ، خوشبخت كسي كه ذوقش را دريابد.
پيامبران ، مديران عمومي جامعه بوده و از طريق هدايت مردم ، كار خود را آغاز كرده اند و در سخت ترين شرايط، موفقيت هايي به دست مي آوردند و يكي از علل موفقيت آنان ، هر چند در قلمرو محدود، ايمان آنان به ارزش كار خود بود و قرآن هنگام توصيف پيامبر درباره او چنين مي گويد: «پيامبر به آنچه كه از سوي خدا بر او نازل شده ، ايمان آورده است.»
در پايه ايمان او به ارزش كارش كافي است كه از اقبال مردم به آيين الهي خرسند و شادمان مي شد؛ در حالي كه اعتراض و روي گرداني مردم ، روح او را سخت مي فشرد و تا لب مرگ پيش مي برد. قرآن اين حقيقت را چنين بيان مي كند: «گويي مي خواهي خود را از فرط غم و اندوه به خاطر روي گرداني كافران هلاك سازي.»
امانت و تعهد